اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

فندق بستن

نویسه گردانی: FNDQ BSTN
فندق بستن . [ ف َ دُ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) سرانگشتان به حنا رنگین کردن . (غیاث ). حنا بستن به سرانگشتان ، چنانکه به فندق ماند. (آنندراج ). فندقی کردن :
از سر انگشت حسرت میخورم خونابها
کز حنا جانانه فندق بسته بر عنابها.

رهی شاپور (از آنندراج ).


رجوع به فندق بند و فندقی کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.