اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

قندیل تیر

نویسه گردانی: QNDYL TYR
قندیل تیر. [ ق ِ ل ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چیزی میان تهی که تیرها درآن نگهدارند. چون قندیل یخ . (آنندراج ) :
بال بلبل ازسپرداری شود قندیل تیر
در کمانداری اگر از گل نشانی میکنم .

طغرا (از آنندراج ).


آنکه نشد لطف تواش دستگیر
شد دلش از ناله چو قندیل تیر.

طاهروحید (ازآنندراج ).


رجوع به قندیل یخ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.