اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کاین

نویسه گردانی: KAYN
کاین . [ ی ِ ] (ع ص ) کائن . رجوع به کائن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
کاین . [ کین ] (موصول + ضمیر / ص ) کین . مخفف که این (که + این ) : همی گفت کاین رسم گهبذ نهاداز این دل بگردان که بس بد نهاد. ابوشکور.چن...
کائن . [ ءِ ] (ع ص ) موجودشونده . (از منتخب ) (غیاث ). موجود. هست .- کائن بودن ؛ موجود بودن . تکوین شدن .- کائن شدن ؛ مستقر شدن . استقرار یافت...
کائن و من کان .[ ءِ ن ُ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کنایه از مخلوقات . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به کائناً من کان شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.