اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کثکثة

نویسه گردانی: KṮKṮ
کثکثة. [ ک َ ک َ ث َ ] (ع مص ) بسیار و انبوه و کوتاه و پیچان ریش گردیدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). اکثاث . (منتهی الارب ). رجوع به اکثاث شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کثکثه . [ ک َ ک َ ث َ ] (اِخ ) آل کثکثة. رجوع به آل کثکثة در همین کتاب شود.
کسکسة. [ ک َ ک َ س َ ] (ع مص ) سخت کوبیدن و کسکسة در لغت بنی تمیم الحاق کردن سین است به کاف خطاب مؤنث در حال وقف یقال : اکرمتکس بجای...
آل کثکثه . [ ل ِ ک َ ک َ ث َ ] (اِخ ) قومی از سکنه ٔ بخارا که اغلب بازرگانان توانگر و محترم بودند. قتیبةبن مسلم پس از فتح بخارا اهالی شهر را...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.