اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لسان العصفور

نویسه گردانی: LSAN ʼLʽṢFWR
لسان العصفور. [ ل ِنُل ْ ع ُ ] (ع اِ مرکب ) برگ زیتون هندی . طالیسفر. (از بحر الجواهر). رجوع به گنجشک زوان و زبان گنجشک شود. ضریر انطاکی در تذکره آرد: ثمرالدردار عراجین کالحبة الخضراء الا فی الاستطالة کان غلفه ورق الزیتون الملفوف داخلها الثمرة الی صفرة و سواد و حدة یقع فی التراکیب الکبار و یجنی فی الخریف قرب المیزان و تبقی قوّته عشر سنین و هو حارّ یابس فی الثالثة یسکن الریاح الغلیظة والمغص و اوجاع الجنب والظهر والرحم و یدر و فرزجة منه مع الزعفران و العسل و بعد الطهرتعین علی الحمل مجرب و هو یهیج الباه و یصدع المحرور و تصلحه الکزبرة و شربته ثلاثة و بدله مثله نصف کبابة.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.