لسان المزمار
نویسه گردانی:
LSAN ʼLMZMAR
لسان المزمار. [ ل ِ نُل ْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) اطراف نای گلو. (منتهی الارب ). قسمتی از حلق جرم حلق لاجل التصویت به داخل القصبة یتضایق عند طرف القصبة ثم یتسع عندالحنجرة فیبتداء من سعة الی ضیق ثم الی فضاء واسع کما فی المزمار. (بحر الجواهر).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.