اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعل درلعل

نویسه گردانی: LʽL DRLʽL
لعل درلعل . [ ل َ دَ ل َ ] (ص مرکب ) پر از لعل . انباشته به لعل . لعل مضروب در لعل :
شنیدم لعل درلعل است کانش
اگر دلدار من شد کو نشانش .

نظامی .


کله لعل و قبا لعل و کمر لعل
رخش هم لعل بینی لعل درلعل .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.