اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماکر

نویسه گردانی: MAKR
ماکر. [ ک ِ ] (ع ص ) فریبنده و بدسگال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسم فاعل است از مکر. خدعه کننده . ج ، ماکرون ، مَکَرَة. (از اقرب الموارد). فریبنده و مکرکننده و بدسگال و خدعه کننده . ج ، ماکرون . (ناظم الاطباء). صاحب مکر. حیله گر. چاره گر. ج ، ماکرین ، ماکرون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
چون وزیر ماکر بداعتقاد
دین عیسی را بدل کرد از فساد.

(مثنوی ).


زین سبب بد کاهل محنت شاکرند
اهل نعمت طاغیند و ماکرند.

(مثنوی ).


|| ستور مویز بار کرده یا کاروان شتر که غله کشانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). خر مویز بار کرده . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ماکر. [ ک ِ ] (اِ) به معنی پس فردا باشد که برادر کوچک فردا است . (برهان ) (آنندراج ). پس فردا و روز پس از فردا. (ناظم الاطباء). هزوارش ، مگر ۞...
معکر. [ م ُ ک ِ ] (ع ص ) مردی اشتردار.(مهذب الاسماء). خداوند گله ٔ شتر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعکار شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.