متکامل
نویسه گردانی:
MTKAML
متکامل . [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) تمام شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تکامل شود. || تمام . (آنندراج ). کامل و درست و تمام . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه تازى (اربى) است و سپارش مى شود بجاى آن از برابرهاى پارسى که چنینند بهره بجویید: فرآیشنیک- فرآیشور Farayeshnik - Farayeshvar (پارسى: فرآیش(تکا...