متهجر
نویسه گردانی:
MTHJR
متهجر. [ م ُ ت َ هََ ج ْ ج ِ ] (ع ص ) به مهاجران ماننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مانا به مهاجران یعنی آنان که از وطن خود هجرت کرده اند. (ناظم الاطباء). || کسی که در گرمای نیمروز سفر میکند و به جایی میرود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تهجر شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
متحجر. [ م ُ ت َ ح َج ْ ج ِ ] (ع ص ) سخت گردیده . (از آنندراج ). صلب و سخت گشته مانند سنگ . (ناظم الاطباء). || حجر سازنده . (آنندراج ). || ت...
این واژه تازى (اربى) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: سنگمن Sangman (پارسى-پیشنهادى: سنگ اندیش، متحجر) ، سنگ-اندیشSangandish (پارسى-پیشنهادى: متحجر) ، ...