مجسطی
نویسه گردانی:
MJSṬY
مجسطی . [ م ِ ج َ ] (معرب ، اِ) معرب از یونانی «مگیست (سونتاکسیس )» به معنی ترتیب عظیم . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || هیئت و نجوم و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مجسطی . [ م ِ ج َ ] (اِخ ) نام کتابی است مغان را یعنی آتش پرستان را در احکام آتش پرستی از مجسط موبد و نام کتابی نیز هست از اقلیدس حکیم یون...
مجسطی دان . [ م ِ ج َ ] (نف مرکب ) آن که مجسطی داند. مجسطی گشای : بوقت هندسه عبرت نمایی مجسطی دان اقلیدس گشایی . نظامی .و رجوع به مجسطی گشای...
مجسطی گشای . [ م ِ ج َ گ ُ ] (نف مرکب ) شخصی را گویند که حل مسائل کتاب مجسطی را که در علم ریاضی نوشته اند بکند. (برهان ). کسی که حل مسائل...
مجستی . [ م َ ج َ / م َ ج ُ ] (اِخ ) مجسطی . (دزی ج 2 ص 569). رجوع به مجسطی شود.