اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مدینة

نویسه گردانی: MDYN
مدینة. [ م َ ن َ ] (ع اِ) شهر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). شهرستان . (دستور اللغة) (منتهی الارب ). شهر بزرگ . (دستور الاخوان ). شارستان . (مهذب الاسماء). ج ، مداین ، مدائن ، مُدُن :
نگه کن تا کجا بودی و اینجا
که آوردت در این بی در مدینه .

ناصرخسرو.


در بود مر مدینه علم رسول را
زیرا جز او نبود سزای امانتش .

ناصرخسرو.


آمدن صاحب اجل به سرایش
بر همه اصحاب کوی و قصر و مدینه .

سوزنی .


در مدینه ٔ قدس مریم یافتم
در حظیره انس حوا دیده ام .

خاقانی .


سعدی به عشقبازی خوبان علم نشد
تنها در این مدینه که در هر مدینه ای .

سعدی .


|| پرستار. (مهذب الاسماء). داه . (منتهی الارب ). تأنیث مَدین . رجوع به مدین شود. || قلعه . رجوع به معنی اول شود. || شهر مبنی بر معظم زمین . (منتهی الارب ). رجوع به معنی اول شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مدینة. [ م َ ن َ ] (اِخ ) شهری است [ به عربستان ] خوش ومردم بسیار و روضه مقدس پیغمبر (ص ) با بسیار صحابه آنجاست و از نواحی وی سنگ فسان خ...
این کاخ را عبدالرحمن سوم در سال ۳۳۶ هجری، در شمال غرب شهر سلطنتی قرطبه ساخت که مشرف بر دره رودخانه وادی الکبیر بود (میشل،۱۳۷۹: ۲۱۲ و ۲۱۳). این کاخ نه ...
مدینة ابن السلیم . [ م َ ن َ ت ُ اِ نِس ْ س َ ] (اِخ ) نام شهری است به اسپانیا، میان ارکش و طریف . (ابن جبیر از یادداشت مؤلف ). رجوع به الحل...
این واژه از بنیاد پارسى و پهلوى ست. واژه ى مدینة را تازیان (اربان) از واژه مَدینا/مُدینا/مَدینک Madina/Modina/Madinak در پهلوى به معناى شهر ، شهرستان ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مدینه ٔ افلاطون . [ م َ ن َ / ن ِ ی ِ اَ ] (اِخ ) رجوع به مدینه ٔ فاضله و نیز رجوع به افلاطون شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.