اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مردم کش

نویسه گردانی: MRDM KŠ
مردم کش . [ م َ دُ ک ُ ] (نف مرکب ) کشنده ٔ مردم . آدمکش . قاتل . جلاد. میرغضب :
ز پرده به گیسو بریدش کشان
گرفتار در دست مردم کشان .

فردوسی .


ز نیکی جدا مانده ام زین نشان
گرفتار در دست مردم کشان .

فردوسی .


همی بود گرسیوز بد نشان
ز بیهودگی یار مردم کشان .

فردوسی .


ز مردم کشی ترس باشد بسی
زمردم خوری چون نترسد کسی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
به کسی که مردم کشی راه می اندازد را گویند
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.