گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مزهف نویسه گردانی: MZHF مزهف . [ م ُ هََ ] (ع ص ) برده شده ۞ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || خبر دروغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه واژه معنی مزهف مزهف . [ م ِ هََ ] (ع اِ) کبچه ٔ پِسْت شور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). کبچه ای که پِسْت را بدان میشورانند. (ناظم الاطباء). ج ، مَزاهف . (ا... مزهف مزهف . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) دروغگو. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مزحف مزحف . [ م َ ح َ ] (ع اِ) جای غیژیدن مار. ج ، مزاحف . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || جای افتادن قطره ٔ باران . ج ، مزاحف . (ناظم الاطباء). مزحف مزحف . [ م ُ ح ِ ] (ع ص ) شتر مانده شده . || رجل ٌ مزحف ؛ صاحب شترمانده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود