اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معک

نویسه گردانی: MʽK
معک . [ م ِ ع َک ک ] (ع ص ) مرد سخت خصومت . (منتهی الارب ) (آنندراج )؛ رجل معک ؛ مرد سخت خصومت . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فرس معک ؛ اسب تازیانه خواه که گاه رود و گاه ایستد تا تازیانه خورد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ژوستن ماک کارتی . [ ت َ ] (اِخ ) ۞ نام یکی از مترجمین غزلیات حافظ.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.