منتج
نویسه گردانی:
MNTJ
منتج . [ م ُ ت ِ ] (ع ص ) بچه آورنده . (آنندراج ). زاینده . بچه آورنده . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتاج شود. || نتیجه دهنده . (ناظم الاطباء). نتیجه دهنده . (غیاث ) (آنندراج ). نتیجه بخش : متابعت او منتج و مثمر محبت الهی است . (مصباح الهدایه چ همایی ص 227).
- قیاس منتج ؛ (اصطلاح منطق ) قیاسی است که مقدمات آن درست باشد و ملتزم نتیجه بود مقابل قیاس عقیم . (اساس الاقتباس ص 190). رجوع به قیاس شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
منتج . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نتیجه گرفته . نتیجه گرفته شده : همه ٔ دانشها از این کلمات منتج که بردیوار کاخ افریدون نبشته است . (سندبادنامه ص...
منتج . [ م َ ت ِ ] (ع اِ) وقت نتاج آوردن و گویند: اتت الناقة علی منتجها؛ ای الوقت الذی تنتج فیه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).هنگام ...
منتج . [ م َ ت ِ / م ُ ت َ ] (ع اِ) جای زه آوردن و جای زاییدن . (ناظم الاطباء).
این واژه تازى (اربى) ست و سپارش مى شود به جاى آن از واژه هاى انجامیده ، فرجامیده ، انجامانیک Anjamanik (پهلوى: به نتیجه و آخر رسانده شده) ، فرجامانیکF...