گفتگو درباره واژه گزارش تخلف منتشف نویسه گردانی: MNTŠF منتشف . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) نشافه ۞ خورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه کف تازه ٔ شیر می خورد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی منتشف منتشف . [ م ُ ت َ ش َ ] (ع ص ) گونه برگردیده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). گونه برگشته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود