اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهنا

نویسه گردانی: MHNA
مهنا. [ م ُهََ ن ْ نا ] (اِخ ) ابن صالح عنزی از آل ابی الخیل . امیر بریده . وی پدر «آل مهنا»ی عنزیها است در تاریخ جدید نجد ذکر بسیاری از آنها رفته است . مهنا به سال 1292 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 262).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مهناء. [ م ُ هََ ن ْ ن َءْ ] (ع ص ) نعت مفعولی از تهنئة. مبارکباد گفته شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تهنئة شود.
میر مُهَنّای بندرریگی (۱۱۴۸ - ۱۵ ذیقعده ۱۱۸۲ قمری/ ۱۱۱۴ - ۵ فروردین ۱۱۴۸ خورشیدی)[۱] یکی از راهزنان و حکمرانان جنوب ایران بود که با هلندی‌ها و انگلیسی...
محنا. [ م ُ ح َن ْ نا ] (ع ص ) به حنا خضاب کرده . مخضب به حنا. (یادداشت مرحوم دهخدا). || کج و خمیده و پیچیده . (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.