اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نخچیر کردن

نویسه گردانی: NḴCYR KRDN
نخچیر کردن . [ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شکار کردن . صید. رجوع به نخچیر شود :
نوغزالان همه از دیده ٔ من میگذرند
بنشینیددر این خانه و نخچیر کنید.

سلیم (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.