اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نص ء

نویسه گردانی: NṢ ʼ
نص ء. [ ن َص ْءْ ] (ع مص ) گرفتن موی پیشانی کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ناصیه ٔ کسی را گرفتن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). و نیز رجوع به نصو و نصاء شود. || بانگ برزدن شتر را و زجر کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). زجر کردن . (از متن اللغة). بانگ برزدن و راندن . (از ناظم الاطباء). زجر کردن و راندن . (از اقرب الموارد). || برداشتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). برداشتن و بلند کردن چیزی را. (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
نس . [ ن َس س ] (ع مص ) پراکنده گردیدن موی سر. (از منتهی الارب )(از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بانگ برزدن و راندن شتران را. (منتهی الا...
صراحتاً-مطابق
گن نس . [ گ ُ ن ُ ] (اِخ ) ۞ شهری بوده است در آسیای صغیر. (ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 8 و 7).
می نس . [ ن ُ ] (اِخ ) ۞ پادشاه کرتا ۞ و پسر ژوپیتر ۞ بود که از آسیا به کرتا آمد و بنای لابیرنت ۞ معروف را بدو نسبت میدهند. برخی از مورخ...
نَسناس: nasnãs ـ 1ـ بد ذات 2ـ آدم زشت 3ـ احمق، خنگ، ابله
ارسی نس . [ اُ ن ِ ] (اِخ ) ۞ طبق روایت کنت کورث . و ارکسی نس بروایت آریان . فرمانده سپاهیان ایران در زمان داریوش سوم و او نژاد خود را به ...
راتی نس . [ ن ِ ] (اِخ ) ۞ سوارکاری از طایفه ٔ کادوسیان که درحضور کورش اسب دوانی کرد. (ایران باستان ج 1 ص 429).
ارکسی نس . [ اُ ن ِ ] (اِخ ) ۞ قائم مقام ((فرازااُرت )) والی پاسارگاد، که بهنگام سفر اسکندر در هند، جانشین فرازاارت شده بود تا اسکندر پس از ...
اریام نس . [ اَ ن ِ ] (اِخ ) آریام نس . پسر آریارات دوم ، پادشاه کاپادوکیه (280- 230 ق . م .). وی به سال 256 ق . م . جلوس کرد. (ایران باستان...
تت رام نس . [ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) ۞ (... صیدایی ). یکی از اشخاص معروف بحریه ٔ خشایارشا در جنگ با یونان که پس از فرماندهان بحری قرار داشت . وی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.