وصیق
نویسه گردانی:
WṢYQ
وصیق . [ وَ ] (اِخ ) کوهی است که پائین آن از کنانه و قسمتی دیگراز آن مر هذیل راست . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
وثیق . [ وَ ] (ع ص ) استوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). استوار و محکم . (ناظم الاطباء). ج ، وِثاق .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : متف...
وسیق . [ وَ ] (ع اِ) باران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مطر. (اقرب الموارد). || (مص )راندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ال...
ابراهیم بن وثیق . [ اِ م ِ ن ِ وَ ] (اِخ ) ابواسحاق اشبیلی . از مشاهیر علمای اندلس و شیخ قُرّاء عصر خویش است .وفات او به اسکندریه در سال 654 ...