اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هزاره

نویسه گردانی: HZʼRH
هزاره . [ هََ / هَِ رَ / رِ ] (اِ) پهلوی هزارک ۞ . هزار سال پس از تاریخ معیّن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). هزار سال . ده صد سال . یک دوره ٔ هزارساله از تاریخ . (از یادداشتهای مؤلف ) : از وقت آدم تاکنون هفت هزارسال است و این هزاره ٔ آخرین است . (مجمل التواریخ و القصص ). || جشنی که در هزارمین سال تولد کسی برپا کنند. یادبود هزارمین سال . مراسمی که هزارسال پس از واقعه ٔ مهمی بیاد آن برپا شود، مانند هزاره ٔ فردوسی که تقریباً هزار سال پس از تولد فردوسی بوده است یا هزاره ٔ ابوریحان یا بوعلی و غیره . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || نوعی از گل . || قسمی فواره . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حضارة. [ ح ِرَ ] (ع اِ) در تداول امروز عرب ، تمدن یک قوم و فرهنگ ایشان را حضارة ایشان گویند. رجوع به حضار شود.
حضارة. [ ح َض ْ ضا رَ ] (اِخ ) نام شهری به یمن در نواحی سنجان . (یادداشت مرحوم دهخدا).
حظارة. [ ح ِ رَ ] (ع مص ) حجر. (تاج المصادر بیهقی ). بازداشتن . حظرة. (مهذب الاسماء). منع. مقابل اباحه .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.