اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یوح

نویسه گردانی: YWḤ
یوح . (ع اِ) یوحی . آفتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (از مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). یوح آفتاب است و بوح مصحف آن ، و بوح فقط به معنی نفس است و لاغیر. (از نشوءاللغة ص 28). بوح . یوحی .خورشید. خور. مهر. هور. شارق . شمس . ذکاء. بیضاء. شرق . ذکا. (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به آفتاب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
یوه . (اِ) نوع پستی از باز شکاری که تعلیم پذیر نیست . (ناظم الاطباء). یوهر. یوهه .
انگره مئین یوه . [ اَ گ َ رَ م َ ی َوَ ] (اِخ ) در اوستایی به معنی خرد خبیث ) در آیین زردشتی منشاء زشتی ، پلیدی ، تاریکی ، جهل و ستم . اهریمن ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.