اجازه ویرایش برای همه اعضا

دال

نویسه گردانی: DʼL
ولادمیر ایوانویچ دال، دهم نوامبر 1801- بیست و دوم دسامیر 1872، از بررگترین فرهنگ نویسان زبان روسی. او یکی از بنیانگذاران انجمن گیتاشناسی روسیه بود. دست کم شش زبان می دانست، از جمله ترکی و یکی از نخستین ترک شناسان روس بشمار است. در دوران زندگی اش به گرد آوری و دبیزش (مستند سازی) تاریخ شفاهی منطقه پرداخت که بعدها به زبان روسی منتشر و بخشی از "فرهنگ مردم" مدرن شد. پدرش، کریستین فُن دال، پزشک و زبانشناس دانمارکی و توانا در زبانهای آلمانی، انگلیسی، فرانسه، روسی، یدیش، لاتین، یونانی و عبری بود. مامش، ماریا فرایتاگ، تبارآلمانی-فرانسه (هوگونت) داشت. دانشی تبار بود و دست کم آشنا به پنج زبان. زادگاه دال آن بخش از امپراطوری روسیه تزاری بود که امروزه اکراین است. دوره ای درمدرسه نیروی دریائی روسیه دید و پزشکی خواند و در هر دو سمت خدمت دوران جنگ داشت. از نو جوانی شیفته لغت و فرهنگ مردم بود و در هردو به اوج رسید و کارهای نمایان کرد. پیاده به روستاها می رفت به گردآوری ضرب المثلها و افسانه های پریان زبانهای اسلاوی گوناگون منطقه زندگی خود می پرداخت. اولین مجوعه داستانهای پریانش در 1832 بزبان روسی منتشر شد. برخی دیگر را دوستش الکساندر پوشکین به نظم در آورده است که ازجمله محبوب ترین متون زبان روسی است. در سال1838 بعضویت آکادمی علوم روسیه در آمد. در دهه بعد نام مستعار قزاق لوهانسکی را برای خود برگزید و چنیدین داستان رئالیستی به سبک نیکلای گوگول منتشر کرد. در دهه های 1850 و 1860 به تلاشهای لغت شناسی و سفرهای گسترده اش ادامه داد. شاهکارش، فرهنگ توضیحی زبان زنده کبیر روس، Explanatory Dictionary of the Live Great Russian Language در چهار جلد در 1863-1866منتشر شد. چند سال بعد گفته ها و ضرب المثلهای مردم روس، The Sayings and Bywords of the Russian People را با بیش از سی هزار مطلع منتشر کرد. این هر دو بارها چاپ شده اند. به گفته بائر "گرچه دال گرد آورنده ای بزرگ بود در تنظیم کارهایش مشکل داشت و نظام الفبائی اش رضایت بخش نبود تا اینکه دانشمند زبانشناس لهستانی، ژان بودئن دو کورتنی در ویراستهای سوم و چهارم فرهنگ به تجدید نظر کامل در آن پرداخت." فردیناند دو سوسور از دیدگاههای زبانشناسی دو کورتنی در کارهای خود استفاده کرده است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دال طبان . [ ] (اِخ ) مصطفی پاشا. رجوع به مصطفی پاشا و نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
دال گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بشکل حرف دال درآمدن . خمیدن . خم شدن . خم پذیرفتن چیزی راست .- دال گشتن الف ؛ خم گرفتن آن . بصورت شک...
قاف و دال . [ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) علامت اختصاری قول و دلیل . قول و دلیل . || مزخرف . هرزه . || هرزه گوئی . || هرزه کاری . || طم...
دال مینوفر. [ ف َ ] (اِخ ) نام نسکی است از جمله ٔ بیست ویک نسک کتاب زند یعنی قسمتی از جمله ٔ بیست ویک قسم کتاب زند. (برهان ). اما در میان ...
دال پرنیان . [ پ َ ] (اِ) دارپرنیان و چوب بقم . (ناظم الاطباء) (شعوری ج 1 ص 1421). رجوع به دار پرنیان شود.
نرخ شارش. آهنگ شارش. در فیزیک و مهندسی برای بیان میزان جریان عبوری از مقطعی خاص در واحد زمان به کار می‌رود.
الف و دال و میم . [ اَ ل ِ ف ُ ل ُ ] (اِخ ) یا الف دال میم ، کنایه ازآدم علیه السلام است . (هفت قلزم ). رجوع به الف شود.
دعل . [ دَ ع َ ] (ع مص ) فریب دادن . (از اقرب الموارد). || (اِ) فریب . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.