اجازه ویرایش برای همه اعضا

آنز

نویسه گردانی: ʼANZ
آنْز (اوستایی) بستن، محکم کردن، منقبض نمودن.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
انز. [ ] (اِخ ) ابوسعید مجیرالدین ، ابق یا ارتق از اتابکان دمشق بود. رجوع به ابوسعید... شود.
می انز. [ اَ ] (اِ) بارانک ، و آن درختی است از تیره ٔ گل سرخیان ، با گلهای سفید و قرمز و صورتی . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به بارانک شود.
عمر عنز. [ ع ُ م َ رِ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد ادلبی . مشهوربه عنز. ادیب و شاعر و طبیب بود و در سال 1175 هَ .ق . در حمص درگذشت . او را دیوان شعری ...
آب بینی بز(ولالفیتم دنیاکم هذه ازهد عندی من عفطه عنز)وهرآینه می دیدید که این دنیای شما پیش من از آب بینی بز کم ارزشتر است . نهج البلاغه خطبه شقشقیه
عنز یمامة. [ ع َ زِ ی َ م َ ] (اِخ ) نام زنی است از بنی طسم ، در جاهلیت که به اسارت درآمد و اسیرکنندگان وی را بر هودجی نشاندند و در کردار و ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.