آدم
نویسه گردانی:
ʼADM
(= بشر، انسان) آدم در سنسکریت با پنج واژه آمده است: 1ـ آدم Adam (پیشوند آ و فعل دَم) فعل است به معنی رام ـ مهار ـ کنترل کردن. 2ـ اول شخص ماضی نقلی فعل آدا (گرفتن) که می شود آدم یعنی گرفته ام. 3ـ آدم که صفت فاعلی ازفعل آدم است به معنی رام ـ مهار ـ کنترل کننده. 4ـ آدیم Adyam یعنی آغازگر، آغاز کننده. 5ـ اهم aham یعنی من، خودم؛ که در پارسی باستان ادم adam شده یعنی منم؛ پس می توان دانست که آدم از معنی سوم و چهارم یعنی آغاز کننده ی زندگی خردمندانه با رام کردن دیگر جانوران و بسیاری از عوامل طبیعی ساخته شده و از سنسکریت به عبری و عربی راه یافته است. آدم در سغدی نیز آذم Ażam بوده است. مترادف های پارسی آن اینهاست: جانتو jãntu (سنسکریت) مانوشیا (سنسکریت)**** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اطمینان نداشتن. این واژه عربی است و پارسی آن ناویشرام است
غله دان عدم . [ غ َل ْ ل َ / ل ِ/ غ َ ل َ / ل ِ ن ِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از زمین است که به عربی ارض خوانند. (برهان قاطع) ...