اجازه ویرایش برای همه اعضا

دلیل

نویسه گردانی: DLYL
این واژه تازى (اربى) ست و پارسى آن چنین مى شود : ویهان Vihan( پهلوى: دلیل، سبب، جهت) ، پتیساى Patisay (پهلوى: علت ، دلیل ، سبب ) ، رون Run (پهلوى:سبب، باعث ، دلیل) ، هنداچشHandachesh (پهلوى: هنداچیشْنْ : سبب ، علت ، دلیل) لانْچ Lanch (سنسکریت: لانچهَنَ)
وایون Vayun (سنسکریت: وَیونا) فَرنود Farnud (پارسی دری) ریوین rivin (کردی: رینوین) رابِر Raber (کردی)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دلیل آوردن . [ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) استدلال کردن . ادلاء. استدلال . برهنة.(منتهی الارب ). برهان آوردن . حجت آوردن : ندارد کسی با تو ناگفته ک...
تأمین دلیل . [ ت َءْ ن ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح قضایی ) توقیف دفاتر و اوراق و سایر چیزهایی که ممکن است برای اثبات دعوی به ...
دلیل انگیختن . [ دَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) برهان آوردن . حجت آوردن .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.