اجازه ویرایش برای همه اعضا

نوع

نویسه گردانی: NWʽ
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: وکر vakr (سغدی: vakri)** آکرت ãkret (سنسکریت: ãkrti)**، فگنا fagnâ (سغدی: fraqnâ)**، ابزین ébzin (سغدی: ébżini)** گونه gune، تیره tire، راسته râste (پارسی نو) ****علی محمد عالیقدر 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
نوع دوستی . [ ن َ / نُو ] (حامص مرکب ) بشردوستی . محبت و دلسوزی در حق افراد نوع . نوع پرستی .
هرسه نوع . [ هََ س ِ ن َ / نُو ] (اِ مرکب ) موالید ثلاثه که جماد و نبات و حیوان باشد. (برهان ).
ابناء نوع . [ اَ ءِ ن َ/ نُو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آحاد و افراد نوعی از انواع . || مردمان .
نوع دوستانه . [ ن َ / نُو ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی دلسوزی و محبت نسبت به همنوعان . بشردوستانه .
نوع پرورانه . [ ن َ / نُو پ َرْ وَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی نوع پروری . نوع پرستانه . با دلسوزی و شفقت در حق همنوعان .
نوع پرستانه . [ ن َ /نُو پ َ رَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) از روی نوع پرستی . مشفقانه . بشردوستانه . از روی شفقت و مهربانی .
نوا. [ ن َ ] (اِ) وسایل زندگی . آنچه زندگی رادرخور است . (سعید نفیسی ، تعلیقات تاریخ بیهقی ، از حاشیه ٔ برهان چ معین ). ۞ روزی . قوت . (جهانگ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا لاریجان بخش لاریجان شهرستان آمل ، در 9 هزارگزی مشرق رینه ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه ، در 3 هزارگزی شمال غربی مراغه و 3 هزارگزی شمال جاده ٔ مراغه به آ...
نوا. [ ن َ ] (اِخ ) احمد (سید...)، فرزند مولوی دلیل اﷲ دهلوی بدایونی ، ملقب به ظهوراﷲخان و متخلص به نوا. از پارسی گویان قرن سیزدهم هندوستان ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.