اجازه ویرایش برای همه اعضا

دولت

نویسه گردانی: DWLT
فرزیناد {زبر "ف"}
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دولت مدار. [ دَ / دُو ل َ م َ ] (ص مرکب ) مقبل . کسی که اقبال و بخت با او همراه باشد. (ناظم الاطباء). که مدار دولت و سعادت بر اوست .
صاحب دولت . [ ح ِ دَ / دُو ل َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مقبل . خوش بخت . بختیار : که از بی دولتان بگریز چون تیرسرا در کوی صاحب دولتان گیر. نظامی ....
دُولَت مَعَین یکی از قدیمی‌ترین دولتهای عربی است که در یمن برپا شده‌است، وآغاز این دولت تقریباً از سال ۱۳۰۰ قبل از میلاد تا انقراض آن در سال ۶۳۰ قبل ا...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: لیژانِ هانوین ližâne hânvin؛ (کردی: ližana + اوستایی: hânmvin). فانکو آدینات09163657861
گونه‌ای از دولت که برای صلح جهانی‌ تهدید کننده به حساب میاید.این دولت‌ها دارای ویژگی‌ ‌هایی‌ مانند تمامیت خواهی‌، محدود کنندگی حقوق بشر، پشتیبانی از ت...
دولت آباد. [ دَ ل َ ] (اِخ ) لقب شهر ملایر؛ و دولت آباد نام قریه ٔ مجاور شهر بوده که امروزه جزو محلات شهر است . (یادداشت مؤلف ).
دولت آباد. [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین . واقع در22هزارگزی جنوب باختری آوج . سکنه ٔ آن 113 تن . آب...
دولت آباد. [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بخش جعفرآباد شهرستان ساوه . واقع در جنوب باختری جعفرآباد.سکنه ٔ آن 168 تن . (از فرهنگ جغرافیای...
دولت آباد. [ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت گدار بخش حومه ٔ شهرستان محلات . واقع در 36هزارگزی شمال محلات . سکنه ٔ آن 300 تن . آب آن ا...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۴ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.