اجازه ویرایش برای همه اعضا

خبر

نویسه گردانی: ḴBR
خبرxabar معنی ۱. مطلبی دربارۀ یک رویداد جدید. ۲. (اسم مصدر) آگاهی. ۳. حدیث. ۴. [مجاز] حادثه؛ رویداد. ۵. (ادبی)= گزاره ⟨ خبر دادن: (مصدر متعدی) اطلاع دادن. ⟨ خبر داشتن: (مصدر لازم) اطلاع داشتن؛ مطلع بودن. ⟨ خبر شدن: (مصدر لازم) ۱. باخبر شدن؛ آگاهی یافتن. ۲. خبر رسیدن: ◻︎ خبر شد به ترکان که آمد سپاه / جهان‌جوی کیخسرو کینه‌خواه (فردوسی۲: ۳/۱۳۳۰). ⟨ خبر کردن: (مصدر متعدی) ۱. آگاه کردن. ۲. [عامیانه] دعوت کردن. ۳. [قدیمی] خبر دادن؛ اطلاع دادن: ◻︎ چو گل بر مرز کوهستان گذر کرد / نسیمش مرزبانان را خبر کرد (نظامی۲: ۱۵۵)، ◻︎ قناعت توانگر کند مرد را / خبر کن حریص جهانگرد را (سعدی۱: ۱۴۵). مترادف ۱. آگاهی، اطلاع، نبا ۲. اخبار، شایعه، گزارش ۳. قضیه، روایت ۴. مسند ≠ مبتدا ۵. نقل، حدیث، گفتار ۶. محمول ۷. دستنبشته، ۸. اتفاق، حادثه، رویداد، ماجرا ۹. نشان، اثر، رد برابر پارسی آگهی، تازه، پیام، رسیده، نوداد ||تو عشق پاکی و پیوند حُسن جاودان داری نه حُسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ سخن را گر همه یک جملهٔ دستوری انگاریم تو و سعدی خبر بودید و باقی مبتدا حافظ شهریار.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.