کوناب
نویسه گردانی:
KWNAB
کوناب . (اِ مرکب ) آبی که از آب دادن کردها و سیراب شدن آن به زمین زیردست نشیند. آبی که از زراعت و مزرعه ٔ دیگر زهد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کون آب زنک . [ زَ ن َ ] (اِ مرکب ) چچلاس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به چچلاس شود.