گفتگو درباره واژه گزارش تخلف قابل اغماض نویسه گردانی: QABL ʼḠMAḌ قابل اغماض . [ ب ِ ل ِ اِ ] (ص مرکب ) چشم پوشیدنی . آنچه بتوان آن را نادیده گرفت . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. damon ۱۳۸۸/۰۲/۲۲ 0 0 دست ِ خواهش ما، در هواست آویزان و سئوالی غیر قابل ِ اِغماض از درخت اندیشه هامان برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود