تسلط
نویسه گردانی:
TSLṬ
این واژه تبارانه پارسى ست یعنى خودش پارسى نیست اما سرچشمه اش پارسى ست. واژه ى شاریتا/شاریتاه Sharita/Sharitah در پهلوى : پادشاه ، شاه ، سلطان ، فرمانروا ، تازیان (اَرَبان) این واژه را برداشته و معرب ساخته اند (ش - س ، ر - ل ، ت - ط) و به صورت سلیط/سلیطة
درآمده سپس آن را بر وزن فعیل تصور کرده ریشه سه حرفى س.ل.ط را از آن بیرون کشیده اند و ساخته اند: سَلَطَ ، یسلط ، تسلط ، مسلط ، تسلیط ، سلطان ، سلطنت ، سلطه و ...!!!! همتایان آن در پارسى اینهاست: اَپَراُژى Aparoji (پهلوى: تسلط، اقتدار ، سلطه) ، سرداریهSardarih
(پهلوى: تسلط، اقتدار) ، چِریهْ cherih (پهلوى: سلطه ، تسلط) ، وانِش Vanesh (پهلوى: وانیشْنْ : تسلط، فتح ، غلبه) ، چیرگى chiregi (پهلوى: تسلط ، غلبه ، سلطه) ، کیایش Kiayesh (پهلوى-پیشنهادى: کیا Kiya (پهلوى: صاحب، حاکم، شاه، بزرگ) + آیش(آمدن) : تسلط ، سلطه گرى
، تحکم) ، چیرُژى Chiroji (پهلوى-پیشنهادى: چیرChir (پهلوى: چیره، غلبه گر) + (اُژى Oji (پهلوى: نیرومندى ، قدرت) : قدرتِ غلبه ، تسلط ، سیطره) ، شاریتایش Sharitayesh (پهلوى-پیشنهادى: شاریتا (پهلوى: پادشاه ، سلطان) + آیش (آمدن) : تسلط ، استیلا، سیطره)
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تسلط. [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) گماشته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). برگماشته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || دست یافتن . (زوزنی ). بر...