گفتگو درباره واژه گزارش تخلف درشکن نویسه گردانی: DRŠKN درشکن . [ دُ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) درشکننده . شکننده ٔ در و گوهر. خرد کننده ٔ در. مفتت مروارید : کی شدی این سنگ مفرح گزای گر نشدی درشکن و لعل سای .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی شکن در شکن شکن در شکن . [ ش ِ ک َ دَ ش ِ ک َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) نغمه در نغمه . با نغمه ها و آهنگهای گوناگون : یکی چامه گوی و دگر چنگ زن سوم پای کوبد ش... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود