اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دریا کف

نویسه گردانی: DRYA KF
دریا کف . [ دَرْ ک َ ](ص مرکب ) سخی و جوانمرد. (ناظم الاطباء) :
از کف ساقیان دریا کف
درفشان گشت کامهای صدف .

نظامی


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کف دریا. [ ک َ ف ِ دَرْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زبدالبحر. (برهان ). رجوع به زبدالبحر شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.