گوزپیچ

به دلیل اینکه در آن برنامه طنز نمی توانسته اند از اصطلاح گوزپیچ شذن استفاده کنند یک چیزی هم وزن آن درست کرده و یک معنی خیالی هم برایش آورده انذ.

گوزپیچ آن موقع بکار آید که باد اندرون بنهی و نتوان در کنی آنگه باد به درون روده پیچو تاب میخورد ... گویند در نواحی شیراز پسری بود ساده لو اهالی محل او گه گداری اورا تنها جایی گیر می آورده و به سخره میگرفتندی و هر از گاهی او را در گوشه کوچه گیر آورده و شروع به سوال های بی جواب می کردندی جوان که هنوز از درک سوال قبلی باز مانده بود با سوال ناجواب بعدی مواجه می شده تا آنگه که اختیار از کف داده و عصبانی گشته و ناگه از شدت فشار حاصله گوزی درمیکرده آنگه آن جماعت چشم سفید با چنان قهقهای به زمین میخوابیدند که گویی ماهی از نهر بیرون جهیده و درحال جان دادن است ... درمحل ضربالمثل شده بود که فلانی از فرط سوالات گوزپیچ شده بود!