تعهد
نویسه گردانی:
TʽHD
این واژه تازى ( اربى) است و سپارش مى شود بجاى آن از واژه هاى پَدیرگ Padirag ( پهلوى: تعهد) ، پرداچ Pardach (پهلوى:تعهد، شغل) ، پَشْنْ Pashn (پهلوى: تعهد،پیمان،عهدنامه،قول،وعده) ، فْرِز Frez (پهلوى: اجبار ، مسئولیت ، تعهد) بهره بجویید
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تعهد. [ ت َ ع َهَْ هَُ ] (ع مص ) عهد نو کردن . (زوزنی ). تازه کردن پیمان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دیدار تازه کردن ...
تعهد کردن . [ ت َ ع َهَْ هَُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به گردن گرفتن شرط و پیمانی . خود را ملزم ساختن به عملی یا پرداخت چیزی . تضمین عهد و میثاقی ....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تأحد.[ ت َ ءَح ْ ح ُ ] (ع مص ) یگانه شدن . (ناظم الاطباء).