تکثئة
نویسه گردانی:
TKṮʼ
تکثئة. [ت َ ث ِ ءَ ] (ع مص ) در همه ٔ معانی کث ء. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بر سر برآمدن شیر، و آب خالص در تحت آن ماندن . || کفک برآوردن دیگ . || کفک از دیگ برگرفتن . || روییدن گیاه یا سطبر و درشت گردیدن و دراز شدن و انبوه گردیدن و درپیچیدن . || دراز و بسیار گردیدن ریش . || رستن موی و پشم و شتر. (آنندراج ). و به همه ٔ معانی رجوع به کث ء شود. || سرشیر خوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سرهای علف خوردن ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تکثیح . [ ت َ ] (ع مص ) آشکارگردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تکسیح . [ ت َ] (ع مص ) پوست کندن و مقشر نمودن . (ناظم الاطباء).