سورج
نویسه گردانی:
SWRJ
سورج . [ رَ ] (اِ) نوعی از کف دریا باشد و آن در جای نزدیک بدریا که سنگ و کوه باشد بهم میرسد و مانند نمک شور میشود لیکن از نمک سفیدتر و لطیف تر است . (برهان ) (آنندراج ). ملح الدباغین ، معرب شوره که فارسی آن بارود است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.