اجازه ویرایش برای همه اعضا

رافه

نویسه گردانی: RʼFH
رافه. در زبان پارسی لهجه مردم غور به کسی گفته میشود که او عاشق و معشوق را بهم می‌رساند به عبارت دیگر رافه به کسی گویند که شغلش پیدا کردن زن خوب برای مردان و پیدا کردن شوهر خوب برای زنان و دختران باشد. رافه در (بعضی مواقع) یگانجاه گفتنش کمی خوب است مانند
کسی زن خوب داشته باشد از او پرسند که رافه تو کی بود وگرنه گفتن رافه بر هرکسی یک فحش است. که تأدیب فلک نبود گزافه که صادر می شده زو جرم و رافه . میرنظمی (از شعوری رافه یک شغل کثیف ناپاکی است
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
رافه . [ ف َ / ف ِ ] (اِ) گیاهی باشد مانند سیر که آن را بریان کرده بخورند. (آنندراج ) (انجمن آرا) (شعوری ج 2ورق 14) (از فرهنگ سروری ) (از فره...
رافه . [ ف ِهَْ ](ع ص ) مرد فراخ عیش تن آسا. ج ، روافه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (المنجد). || بعیر رافه ؛ شتر سیر علف و بر لب آب آینده هرگا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.