اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیرشکاف

نویسه گردانی: TYRŠKAF
تیرشکاف . [ ش َ/ ش ِ ] (نف مرکب ) شکافنده و خسته کننده ٔ عطارد. تیری که تا آسمان رود و عطارد را مجروح کند :
هر دم ز تیر تیرشکاف تو مشتری
افغان زه برآورد از گوشه ٔ کمان .

خواجوی کرمانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.