اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سرسایه

نویسه گردانی: SRSAYH
سرسایه . [ س َ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) سایه ٔ سر :
فوق فلک و عرش بود پایه ٔ دیگر
این سایه کشد رخت به سرسایه ٔدیگر.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


چو خامه سرخط آزادگی کسی دارد
که پاشکسته سرسایه ٔ نهال خوداست .

محسن تأثیر(از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.