اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میانگیری

نویسه گردانی: MYANGYRY
میانگیری . (حامص مرکب ) گرفتن میان . || توسط و میانه روی . (آنندراج ) :
کمر در میانگیری ۞ این و آن
نمی دید مقصود خود در میان .

ظهوری (از آنندراج ).


میان گر گیرمت عیبم مکن بیش
میانگیری ۞ عجب نَبْوَد ز درویش .

کاتبی (از آنندراج ).


و رجوع به میانجی گری شود.
- میانگیری کردن ؛ وساطت :
به روی هم افتاده کالا در او
میانگیریی کرده سودا در او.

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
بارگیری کردن حجم زیادی از داده‌ها پیش از پخش صدا یا تصویر در یک نرم افزار چند رسانه ای، (به انگلیسی‌:buffering)
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.