اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهرقان

نویسه گردانی: MHRQAN
مهرقان . [ م َ رُ ] ۞ (اِخ ) یکی از قریه های ری . (از معجم البلدان ) (از الانساب سمعانی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مهرقان . [ م ُ رُ / م َ رَ / م ُ رَ ] (ع اِ) دریا یا جای که آب روان گردددر وی . (منتهی الارب ). ساحل البحر. (اقرب الموارد).
مهرقان . [ م ُ رُ ] ۞ (اِخ ) شهری است به ساحل بحر بصره ، معرب ماهی رویان . (منتهی الارب ، ماده ٔ هَرق ). شهری به ساحل دریای بصره ، معرب م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.