کانا
نویسه گردانی:
KANA
ناتوان - ( کانا در یکی از ابیات فردوسی که می گوید (توانا بود هرکه دانابود - به هرکار نستوح کانا بود) بکار رفته که در حال حاضر این بیت را بصورت ( توانا بود هرکه دانابود - زدانش دل پیر برنا بود) میشناسیم .
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
کانا. (ص ) نادان و ابله و احمق و بی عقل . (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ورق 229 الف ). چلازه : خویشتن کانا ساخته ب...
کانا. (اِخ ) او نخستین کسی است که در بخارا سکه زد: ... پادشاهی بود نام او«کانا» بخارا خدات و او سی سال بخارا را پادشاه بودو در بخارا بازارگ...
کانا. (اِخ ) ۞ شهری است در ناحیه ٔ داهومی ۞ واقع در خلیج گینه بین نیجریه و توگو ۞ نزدیک آبومی ۞ شهر مقدس قدیمی که مقبره ٔ شاهان د...
کانع. [ ن ِ ] (ع ص ) دست و پا به دوال بسته . اسیر کانع و انف کانع، اسیر دست و پا بدوال بسته و بینی چسبیده بروی . (از منتهی الارب ) (از اقرب...