آندن
نویسه گردانی:
ʼANDN
آندن . [ دَ ] (پسوند) َاندن . چنانکه آنیدن (َانیدن )، پس از مفرد امر حاضر درآید و مصدر را متعدی سازد: ایستاندن . پوشاندن . جهاندن . خنداندن . خوراندن . خیزاندن . دواندن . کشاندن . گیراندن .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اندن . [ اَ دَ ] (پسوند) یا انیدن علامت تعدیه ٔ فعل است در زبان فارسی . (یادداشت مؤلف ). در دستور پنج استاد ج 1 ص 112 آمده : «طریق متعدی سا...