اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ایرج

نویسه گردانی: ʼYRJ
ایرج . [ رَ ] (اِخ ) نام پسر فریدون است که به دست برادران خود سلم و تور کشته شد. ایران را باو منسوب داشته ایران خواندند و توران را که از تور بود توران نامیدند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). نام پسر فریدون والی ایران زمین . (مؤیدالفضلا). در داستانهای ملی ایران پسر کوچکتر فریدون . چون فریدون ممالک خود را بین او (ایرج ) و سلم و تور تقسیم کرد ایران را به ایرج داد. سلم و تور حسد برده ایرج را کشتند. منوچهر انتقام خون او بگرفت . (دائرة المعارف فارسی ) :
به ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بد سزاوارتخت و کلاه .

فردوسی .


یاد دارم که فریدون بر ملک ایرج را
پادشا کرد و بدو داد سراسر کیهان .

جوهری هروی (از لباب الالباب ج 2 ص 115).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
ایرج . [ رَ] (اِ) نفس فلک آفتاب بمناسبت خوبرویی و خوش پیکری این نام بر او نهادند که هر کس او را دیدی مهر او ورزیدی . (از آنندراج ) (از انجم...
ایرج .[ رَ ] (اِخ ) نام یکی از پادشاهان بابل . (برهان ) (اشتینگاس ). نام پادشاه شهر بابل که یکی از سران لشکر کیخسروشاه بن سیاوش بوده . (مؤ...
ایرج . [ رَ ] (اِخ ) (... میرزا) جلال الممالک ، فرزند غلامحسین میرزا پسر ملک ایرج بن فتحعلی شاه در اوایل رمضان 1291 هَ. ق . در تبریز متولد شد. غل...
ایرج . [ رَ ] (اِخ ) شهرکیست بناحیت پارس از داراگرد آبادان و بانعمت . (حدود العالم ).
ایرج . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، دارای 135 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
پر مهر
کین ایرج . [ ن ِ رَ ] (اِخ ) نام لحنی از سی لحن باربد. (فرهنگ رشیدی ). نام لحن نوزدهم است از سی لحن باربد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطب...
ایرج میرزا (زادهٔ ۱۲۹۱ه. ق. / ۱۸۷۴ در تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی/ ۱۹۲۴) ملقب به «جلال‌الممالک» و فخرالشعرا، شاعر ایرانی اواخر دوره ی قاجار و اوایل ...
ایرج افشار (زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران - درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹) پژوهشگر، ایران‌شناس و کتاب‌شناس ایرانی و فرزند دکتر محمود افشار بود. محتویات [نمایش] ...
ایرج افشار یزدی[۱] (زادهٔ ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران – درگذشتهٔ ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران)[۲] پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی،[۳] ایران‌شناس، کتاب‌شناس، ن...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۴/۰۹/۱۷ Iran
0
1

نظر به نام اوستایی ائیریاوَ (یاور ایرانیان)، ایرج در واقع ائیری-اَج (رهبر ایرانیان) است. ائیری (آریا) در سانسکریت به معنی خنجرکش و نجیب و اَج به معنی به پیش راندن است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.