اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کتیب

نویسه گردانی: KTYB
کتیب . [ ک ِ ] (اِ) بندی که بر پای نهند و غلی که بر گردن گذارند. (برهان ) (ناظم الاطباء). بند و غل . (اوبهی ) :
اگرم برآورد بخت به تخت پادشاهی
نه چنانکه بنده باشم همه عمر در کتیبت .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کتیب . [ ک ِ ] (ع اِ) مأخوذ از کتاب بمعنی نوشته شده . اماله ٔ کتاب است و اماله گویندکه حرکت ما قبل الف را به کسر میل دهند بطرزی که الف ...
کتیب . [ ک َ ] (ع ص ) دوخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مشک سربسته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سر بسته (مذکر و مؤن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.