معاقبة
نویسه گردانی:
MʽAQB
معاقبة. [ م ُ ق ِ ب َ ] (ع ص ) ابل معاقبة؛ شتر که گاهی گیاه شور و گاهی گیاه شیرین چرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
معاقبة. [ م ُ ق َ ب َ ] (ع مص ) عقاب . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). عقوبت کردن . (ترجمان القرآن ). شکنجه کردن کسی رابه سبب گناهی ک...
معاقبه . ۞ [ م ُ ق َ ب َ / ق ِ ب ِ ] (از ع ، اِمص ) عقاب . عقوبت کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معاقبت و معاقبة شود.