هوشنگ ابتهاج
نویسه گردانی:
HWŠNG ʼBTHAJ
امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶)، متخلص به «ه.الف سایه»، شاعر و موسیقیپژوه ایرانی است.
زندگی [ویرایش]
او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. برادران ابتهاج عموهای او بودند. هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمهها منتشر کرد. ابتهاج مدتی به عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به کار اشتغال داشت.
منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. این خانه قدمت چندانی ندارد اما از آنجاکه در زمان سکونت سایه در آن محفل ادبی بزرگان شعر و موسیقی و محل نشست های آنها بوده است دارای ارزش فرهنگی بسیار بالایی است.
سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعر خوانی بر مزار حافظ در جشن هنر شیراز می پردازد که دکتر باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تاپاریس )استقبال بی نظیرشرکت کنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح میدهدومی نویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمی کرده است که مردم از شنیدن یک شعر نوتا این حد هیجان زده شوند.
ابتهاج از سال۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کناره گیری داوود پیرنیا) و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.[۱] تعدادی از غزلهای او توسط موسیقیدانان ایرانی اجرا شدهاست.تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی از اشعار سایه است. سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور۱۳۵۷)به نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.
از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلهای حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ به چاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد.سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش وحافظ شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت هاست که سایه در مقدمه آنرا به همسرش پیشکش کرده است . [۲]
آثار [ویرایش]
سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپارهاست با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران به شمار میرود.
سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود.
اخراج از کانون نویسندگان ایران [ویرایش]
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیات دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به اخراج هوشنگ ابتهاج، بهآذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند گرفتند. این تصمیم نهایتا به تایید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.[۳][۴]
مجوعههای شعر [ویرایش]
این مجموعهها بر این پایهاند:[۱]
نخستین نغمهها، ۱۳۲۵
سراب، ۱۳۳۰
سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
زمین، دی ۱۳۳۴
چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
ویژگی اشعار [ویرایش]
غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه (هوشنگ ابتهاج) در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است.از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درونمایهای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به بار آوردهاست.
در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشتهاند انجام دادهاند که در این بین نامهایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به چشم میخورد.
نمونه شعر و ترانه [ویرایش]
نمونهای از اشعار او:
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنهای بر در این خانهٔ تنها زد و رفت
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دست مایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری با اشاره به همان روابط عاشقانهاش با گالیا سرود.
پانویس [ویرایش]
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ستایشگر، ۱۹
↑ از هوشنگ ابتهاج چه خبر؟
↑ چرا تودهایهای کانون نویسندگان اخراج شدند؟، بیبیسی فارسی
↑ کتاب حدیث تشنه و آب، صفحه ۷۲ تا ۸۵ نوشته منصور کوشان
پیوند به بیرون [ویرایش]
منابع [ویرایش]
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به هوشنگ ابتهاج در ویکیگفتاورد موجود است.
ستایشگر، مهدی. نام نامهٔ موسیقی ایران زمین جلد سوّم. چاپ اوّل. تهران: اطلاعات، ۱۳۷۶. ISBN 964-423-377-8(جلد ۳).
گیلان در قلمرو شعر و ادب، ابراهیم فخرایی.
شعر معاصر ایران از بهار تا شهریار، حسنعلی محمدی. ناشر: مؤلف/ صد شاعر، خسرو شافعی.
[نمایش]
ن • ب • و
شاعران معاصر و سرایندگان شعر نیمایی، سپید، حجم، موج نو، و ناب
ردههای صفحه: زادگان ۱۹۲۸ (میلادی)شاعران معاصر اهل ایرانشاعران پارسیگوی اهل ایراناهالی رشتافراد زندهزادگان ۱۳۰۶اعضای حزب تودهایرانیان مقیم آلمان
همچنین:
Hushang Ebtehaj (هوشنگ ابتهاج), with the pen name of H. E. Sayeh (ه. ا. سایه, or H. E. Sayeh, lit. Shade) is an eminent Iranian poet of the 20th century, whose life and work spans many of Iran's political, cultural and literary upheavals.
Contents [hide]
1 Life
2 Poetry
3 Works
4 Poems in Translation
5 See also
6 External links
[edit]Life
He was born February 25, 1928 in Rasht, Iran, and had his primary schooling there before moving to Tehran. His first book of poetry, with an introduction by eminent poet Mehdi Hamidi Shirazi, was published when he was 19 years old. During Iran's open period following WWII, Sayeh got involved in various literary circles and contributed to various literary magazines such as Sokhan, Kavian, Sadaf, Maslehat, and others. Unlike many other literary figures of the time who got deeply involved in politics and left-leaning activities, Sayeh stayed true to his social and political consciousness but refrained from deeper involvement. He was employed at the National Cement Company for 22 years while continuing his literary activities. Later he was invited by the national Iranian Radio to produce the traditional music program "Golhaye Taze" and "Golchin Hafte."
After the 1979 Iranian Revolution and the ensuing suppression, Sayeh spent a year in prison for his writings. After his release, he began work on "Hafez, by Sayeh," a verse-for-verse study of the various publications of Hafez. In 1987, he moved to Cologne, Germany, with his family and lives there.
[edit]Poetry
Taken from Daftar-e Honar magazine article by Ahmad Karimi-Hakkak, 1996.
Sayeh published his first collection of poetry while he was still a high school student in the northern province of Gilan, Iran. His total output, however, remains small because of his preoccupation with high craftsmanship and exact phraseology. In the political climate of the 1940s, Sayeh was an ardent advocate of the poetry of social commitment. His own early poetry reveals his concern with purposive literature.
Sayeh has also written a collection of lyrical poems (ghazal) in the classical style. Here, he reveals an easy mastery of traditional forms—the lyrical ode, in particular—which he uses to celebrate both the sacred and the secular moments of life. Sayeh's poetry, at times highly emotional, is always remarkable for its convincing directness and unconcealed sentiment.
[edit]Works
Poetry
The First Songs, 1946 (نخستین نغمهها)
Mirage, 1951 (سراب)
Bleak Travails I, 1953 (سیاه مشق ۱)
Nocturnal, 1953 (شبگیر)
Earth, 1955 (زمین)
Pages from the Longest Night, 1965 (چند برگ از یلدا)
Bleak Travails II, 1973 (سیاه مشق ۲)
Until the Dawn of the Longest Night, 1981 (تا صبح شب یلدا)
Memorial to the Blood of the Cypress, 1981 (یادگار خون سرو)
Bleak Travails III, 1985 (سیاه مشق ۳)
Bleak Travails IV, 1992 (سیاه مشق ۴)
Mirror in Mirror, Selected Poems, 1995 (آینه در آینه)
(selected by M.R. Shafie-Kadkani)
Dispirited, 2006 (تاسیان) (non-ghazal poems)
Other
Hafez, by Sayeh, 1994 (حافظ به سعی سایه)
Please note: English names of books are not official, but the Wikipedia author's translation. See talk page.
[edit]Poems in Translation
Translations by Mojdeh Marashi and Chad Sweeney:
“Arghavaan.” Washington Square Journal, 2008
“Search/Circle” and “Moan of the Mirror.” Poetry International 12, 2008
“Kayvaan Was a Star,” “Sterile,” “The Fall,” and “Bird in the Cage.” Pingpong, Henry Miller Library Journal, Issue 3, 2008.
"Sunset on the Green" and "Image." Subtropics, Issue 6, Fall 2007.
“Fright,” “Life” and “The Few Thousand Hopes of the Children of Adam.” Crazyhorse Issue 72, 2007.
“Night’s Alley.” American Letters & Commentary 19, 2007.
“The Art of Stepping Through Time” and “Black and White.” Indiana Review 29.2, Winter 2007.
“Maybe,” “Story” and “Dove’s Wings” Seattle Review, Spring 2007.
“Numbers” and “Red.” Fourteen Hills, Fall 2005.
[edit]See also
Poetry portal
Intellectual movements in Iran
[edit]External links
about Hushang Ebtehaj (in Persian)
Voice of Sayeh reading his poems (includes photos) on Iranian.com.
نگاهی به کتاب "تاسیان" سایه (in Persian)
[show] v t e
Persian literature
View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: Iranian poetsPeople from Rasht1928 birthsLiving peoplePeople from Gilan Province
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.